نخ نامرئي
يک نخ نامرئي تو را وصل کرده است به تجربه قدسي ...به طواف .. به حميد...حميد را به تجربه قدسي ...به بي تابي هاي سفر ...به طواف ...به نوشتن... نوشتن را به تجربه قدسي ... به طواف ...به تو ... به تو...به ضربان قلب تو... همه اش به اين فکر مي کنم اگر آن سال ها بلوط سرگردان نبود ...سفر نبود ...نوشتن نبود ..من و حميد همديگر را پيدا نمي کرديم ...عشق را تجربه نمي کرديم و تو ... تو که نوباوه اين سير تجربه امر الوهي و عشق هستي... تو کجاي اين هستي مي ماندي؟... قسمتي از هستي بي پاسخ مي ماند اگر تو نبودي.... من بيش از هر چيزي توي خودم تو را باور دارم...بيش از باور به ضربان قلب خودم تورا ، بودن عميق تو را با آن نخ نامرئي باور دارم.... بودن تو را پي...
نویسنده :
نرگس
10:18