ماه پنجم
جوانه نازک عشق ، درون من ! از سفر من و تو چهار ماه گذشته است و حالا ما يک هفته اي است که وارد ماه پنجم شده ايم. حالا جسم من به تو عادت کرده است و خواب شبانه ام ديگر مثل ماه هاي اول پريشان نيست، رشد تو سريع تر شده است و تغييرات جسم من وضوح پيدا کرده است. من اين روزها خوشحالم ، تو فرض کن يک بادکنک سرخابي بزرگ پر از پروانه هاي رنگارنگ توي قلب من ترکيده است. امروز بيشتر از روزهاي پيش اين پروانه هاي رنگارنگ توي دلم چرخ مي زدند و به خاطر همين پروانه ها برايت توپ خريدم. عشق عجيبي به تو مولکول هاي هواي منطقه زندگي ما را پر کرده است و همين مولکول هاي پر از عشق ، به زندگي رنگ لبخند پاشيده است... گويي تو آمده اي که سختي هاي تحصيلي...
نویسنده :
نرگس
10:45