کودک نوشت هاي من

صدای قلبت

1390/4/12 12:06
نویسنده : نرگس
456 بازدید
اشتراک گذاری

می دیدمت که قرار نداشتی ..." قرار جنین متغیر است "... می دیدمت که هستی ... قلبم متورم بود گویی...

و وقتی صدای قلبت را گذاشت من فقط فرکانس ها را می دیدم و بعد.... صدای دریا بود ... قلبت بود؟ صدای دریا بود... و من آرام آرام فرو رفتم توی اقیانوسی آرام... صدای قلبت بود و من که مادرت بودم غرق اشک فرو رفتم توی دریا ...توی اقیانوسی آرام.... روزی توی سوسنی های ملکوت دخترک کوچکی صدفی را کنار دریا نزدیک گوشش برد و بعد آرام آرام فرو رفت توی دریا...توی بی وزنی... دکتر خسته صدف را که برداشت دختر از توی دریا دیگر بالا نیامد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)