کودک نوشت هاي من

جوجه های موسی کوتقی

1390/3/1 10:18
نویسنده : نرگس
508 بازدید
اشتراک گذاری

وای کوچولوی من !

پر از حرفم برای تو، حالا که کامپیوترمون خراب شده کلی برایت خبر دارم از این روزها که ننوشتم برایت

1

جوجه های موسی کوتقی مون بالاخره به دنیا آمدن...همان موسی کوتقی هایی که هربار بوسه های من و حمید را می دیدند فردا تخم می گذاشتن اما بلد نبودن تخم هایشان را باز کنند...حالا ما دو تا جوجه موسی کوتقی چاق نازنازی داریم...این نشانه خوبی است برای ما ...ما یعنی من ، تو و پدرت

وقتی تایپ می کنم :" پدرت " ، گریه ام می گیرد.... اولین بار است که مرد مهربان زندگی ام را که مرد آرامی را که عشق را به بلندترین مقام انسانی رعایت کرده ، پدر تو خطاب می کنم... دلم یک جوری می شود... تو خوشبختی کوچولوی من بخاطر حمید من...

2

دیروز سیستم تنفسی تو آغاز شد... و گوش هایت... من برایت موسیقی سنتی گذاشتم و با هم گوش دادیم و بعد صوت مرد عرب : "صلاح الدین بدیر "، مرد عربی که درست وسط آیه هایی گریه اش می گیرد که من ....

من به تو فکر می کنم...به اینکه چه چیزهایی را نفس خواهی کشید...هوای خوش استغنا...رزوهای آرام عاشقانگی و نور... تو در فضاهایی نفس خواهی کشید که من تجربه شان نکرده ام...

3

تو حالا یک سر حباب مانند و یک دم خمیده داری( ببخشید که می گویم دم داری ...این را کتاب رشد جنین می گوید) در ناحیه سرت ، یک مغز با دو لوب بزگ (دانشمند من!) و در ناحیه پشت ، طناب نخاعی و در بخش داخلی ، لوله ای از دهان تا دم تو قرار داردکه بعدها معده و روده ات می شوند... در قاعده سر ِ گلگلی ات چین هایی است که در آینده ترکیب چهره ات را می سازند...

جوانه های دست و پای تو دارند ظاهر می شوند درست مثل سبزینه عید در روزهای پایانی اسفند

من عاشقتم ...

4

وقتی که بالا می آورم احساس تنهایی غریبی می کنم... تنهایی بشریت در یک آن تمام مغز مرا پر می کند ...این در حالی است که تو قلب مرا پر کرده ای

5

آدم فکر می کند هی باید نماز بخواند...هی باید دعا کند از بس که به کمال رسیدن تو شبیه معجزه است... از بس که یک ژن ، یک کوروموزوم و یک نویز می تواند سرنوشت خلقت تو را عوض کند... من به تمام ابعاد خانه مان نماز می خوانم...


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

آذر(مامان کیارش)
1 خرداد 90 21:52
سلام نرگس جان.وقتی درددل هاتو می خونم یه جورایی حست می کنم .ایشالا کوچولوت به سلامتی به دنیا می یادوتوپراز واژه های نابی می شوی که فقط قلمت می تواند آنهارابرای کودکت ثبت کند
آذر
2 خرداد 90 16:08
سلام.خوشحالم كه ني ني تو تو سونو ديدي. تو ونوشته هات آنقدر پاك هستيد كه خدا ببيندوكوچولوتو سالم به تو هديه كند.نگران اين روزها هم نباش اينقد زود مي گذره .به زودي برات يه خاطره قشنگ مي شه.